خلاصه داستان: یک عامل وام متواضع خود را درگیر یک توطئه جهانی برای ایجاد ویرانی در هند می بیند. یک تصادف باعث ایجاد تصورات جنایی و یک قاتل زنجیره ای می شود و او را وادار می کند تا یک راز بزرگتر را کشف کند و از یک فاجعه قریب الوقوع جلوگیری کند...
خلاصه داستان: مجموعه ای از جوانان ثروتمند و ممتاز را دنبال می کند که از موقعیت اجتماعی بالای خود برای فرار از جنایات استفاده می کنند، اما سبک زندگی مجلل آنها حقیقتی تاریک را پنهان می کند که در آن آسیب پذیرترین افراد عواقب اعمال خود را متحمل می شوند.
خلاصه داستان: 1939، ارتش هیتلر در حال بستن مرزها بود و هشتاد و پنج مبلغ آمریکایی در آلمان در حال خدمت به کلیسای خود بودند. فرار این مبلغان از آلمان نازی یکی از دراماتیک ترین اتفاقاتی است که در کلیسای مدرن رخ داده است.
خلاصه داستان: رئیس پلیس در دهه 1990 به بررسی یک سری قتل در شهری کنار رودخانه در روستایی چین می پردازد. دستگیری به سرعت انجام می شود، سرنخ ها پلیس را وادار می کنند تا عمیق تر در رفتار پنهان مردم محلی فرو برود.
خلاصه داستان: رن ویلند برای تشییع جنازه مادرش به کلیولند برمی گردد. زمانی که به آنجا می رسد، قبل از اینکه با مشکلات خود روبرو شود و سعی کند با اندوه خود روبرو شود، در حالی که روابط قدیمی را بهبود می بخشد، روابط جدیدی برقرار می کند.
خلاصه داستان: متیو در پاریس زندگی می کند، آلیس در یک شهر کوچک بالنئاری. آنها یک رابطه کوتاه دارند و سپس هر کدام مسیر خود را طی می کنند. متیو برای شستن مالیخولیا به یک تالاسو می رود و در آنجا به طور اتفاقی آلیس را پیدا می کند.
خلاصه داستان: در سال 2008، در آخرین ماه تابستان قبل از شروع دبیرستان، یک پسر 13 ساله آمریکایی تایوانی تأثیرپذیر آنچه را که خانوادهاش نمیتوانند به او بیاموزند را میآموزد: چگونه اسکیت بازی کند، چگونه معاشقه کند و چگونه مادرت را دوست داشته باشد.