خلاصه داستان: زمانی که میلیون ها غریبه ناگهان شروع به دیدن او در رویاهای خود می کنند، یک مرد خانواده بدبخت زندگی خود را زیر و رو می کند. هنگامی که حضورهای شبانهاش به شکل کابوسآمیزی در میآید، پل مجبور میشود تا ستارهی تازهیافتهاش را دنبال کند.
خلاصه داستان: دو پسرعموی نوجوان ناواهو از دنیاهای مختلف در طول تابستان گلهداری گوسفندان در مزرعه مادربزرگشان در آریزونا با هم پیوند میخورند و در عین حال بیشتر درباره گذشته خانواده و خودشان میآموزند.
خلاصه داستان: در طول تعطیلات، خواهران و برادران جوان از یک خودکار جادویی استفاده می کنند که آرزوهایشان را برآورده می کند تا والدین خود را که از آنها جدا شده اند دوباره دور هم جمع کنند.
خلاصه داستان: هیل و درمانگرش را دنبال کنید زیرا او بحث های صریح در مورد سلامت روان و حملات اضطرابی که به تدریج در ارتباط با تبلیغات فیلم است که شغل رویایی او را به یک کابوس تبدیل کرده است، دارد.
خلاصه داستان: هایدی ویکس (اریکا سرا) و بچه هایش آنی و گرت (جولیت هاوک و لوگان پیرس) که تازه وارد شهر شده اند، یک رمز و راز کریسمس را در خانه تاریخی خود کشف می کنند. دستکار و تاریخدان محلی دیوید (ویکتور وبستر) در این راه کمک میکند.
خلاصه داستان: سه برنامه نویس جوان با فناوری متروکه ای مواجه می شوند که هدف آن تشخیص حضور ماوراء طبیعی است. آنها این فناوری را مهندسی معکوس کرده و یک برنامه برای تلفن های خود ایجاد می کنند که به آنها اجازه می دهد ارواح را ببینند و در نتیجه زندگی خود را به خطر می اندازند.