خلاصه داستان: پس از جدایی بد، آریان به خانه نقل مکان می کند و به عنوان مترجم برای کارگران مهاجر فصلی شغلی پیدا می کند. آریان که شاهد سوء استفاده در محل کار است، باید تصمیم بگیرد که تا چه حد حاضر است در برابر بی عدالتی صحبت کند.
خلاصه داستان: رونا پس از زندگی در حاشیه لندن، سعی می کند با گذشته آشفته خود کنار بیاید. به امید بهبودی، او به زیبایی وحشی جزایر اورکنی اسکاتلند، جایی که در آن بزرگ شد، باز میگردد.
خلاصه داستان: مانوئل زادگاهش Anchuthengu را پس از مواجه شدن با مشکلات ترک می کند و در قایق سنت آنتونی در بندر Munambam مشغول به کار می شود. اتفاقات غیرمنتظره در قایق زندگی مانوئل و افرادی که در آنجا کار می کنند را تغییر می دهد.
خلاصه داستان: زندگی روزمره یک نبرد بی امان برای بقا است، اما ماجا در موضع خود ایستاده است. با وجود همه ناکامی ها، او در Stormskerry، جایی که ریشه هایش است، می ماند.
خلاصه داستان: زندگی زیبای امروزی و آینده رویایی یک دختر 16 ساله کوکی توسط یک تجاوز گروهی از بین می رود و پس از این حادثه، حکم دادگاه علیه مجرمان باعث می شود که او احساس کند به او خیانت شده و به عنوان یک قربانی عدالت را رعایت نکرده است.
خلاصه داستان: یک برنامه نویس چینی و یک مدل که با وعده مشاغل پردرآمد فریفته شده، خود را به عنوان زندانی یک کارخانه کلاهبرداری در یک کشور خارجی گرفتار می بینند و مجبور می شوند بخشی از طرح کلاهبرداری آنلاین خود باشند.
خلاصه داستان: داستان تا حدودی در آینده ای نزدیک روایت می شود که در آن هوش مصنوعی کنترل زندگی همه را در دست دارد و احساسات انسانی به عنوان یک تهدید تلقی می شود.
خلاصه داستان: نلا و جو زوج اینفلوئنسر عالی هستند، اما وقتی او به او خیانت میکند، او به یک برنامه هوش مصنوعی روی میآورد تا او را از زندگیاش پاک کند - تا زمانی که کنترلش را به دست بگیرد.