خلاصه داستان: خانوادهای که در خانهای در ایندیانا زندگی میکنند، اتفاقات شیطانی و عجیبی را کشف میکنند که آنها و جامعه را متقاعد میکند که خانه دروازهای به جهنم است.
خلاصه داستان: پس از یک تراژدی خانوادگی، سه نسل از خانواده دیتز به خانه در رودخانه زمستان باز می گردند. زندگی لیدیا که هنوز توسط بیتل جویس تسخیر شده است، وقتی دختر نوجوانش، آسترید، به طور تصادفی دریچه ای به Af را باز می کند، زیر و رو می شود.
خلاصه داستان: داستان مرد جوانی را روایت می کند که دچار فراموشی شده است. او با یک بقای سرسخت در یک شیوع زامبی مانند جمع می شود تا دوست دخترش را پیدا کند.
خلاصه داستان: در دنیایی که هیچ کس صحبت نمی کند، یک زن مؤمن، زن جوانی را که از زندان فرار کرده است، شکار می کند. عزرائیل که توسط رهبران بی رحم خود بازپس گرفته می شود، قرار است برای آرام کردن یک شیطان باستانی در اعماق محیط اطراف قربانی شود.
خلاصه داستان: پس از وقایع استری، شهر چاندری دوباره مورد تسخیر قرار گرفته است. این بار، زنان به طور مرموزی توسط یک موجود وحشتناک بی سر ربوده می شوند. بار دیگر، این به ویکی و دوستانش بستگی دارد که شهر و عزیزان خود را نجات دهند.
خلاصه داستان: داستان سرآشپزی را روایت میکند که اولین رستورانش را باز میکند، جایی که با هرج و مرج آشپزخانه، یک سرمایهگذار مشکوک و شک به خود مبارزه میکند، اما به لطف روحیه مالک قبلی املاک که تهدید به خرابکاری میکند، فشار بیشتر میشود...
خلاصه داستان: یک سفر فیزیکی هیجان انگیز که امکان نزدیک شدن به تاریکی را فراهم می کند، جایی که دیدن آن ترسناک است. این به مسئولیت مدنی بیننده متوسل می شود و آنها را مجبور می کند تا با محدودیت های همبستگی خود روبرو شوند.
خلاصه داستان: در زندانی که در آن زندانیان بر روی یک سکوی نزولی تغذیه میشوند، آنهایی که در سطوح بالا هستند بیش از سهم خود را میگیرند، در حالی که آنهایی که در پایینتر هستند رها میشوند تا از روی ضایعات گرسنگی بکشند، و یک مرد تصمیم میگیرد سیستم را تغییر دهد.