خلاصه داستان: هیزل را دنبال می کند که برای گذراندن تعطیلات به شهر خود می رود، جایی که یک رابطه عاشقانه با یک پیمانکار محلی شروع می شود که به پدرش در نانوایی خانواده کمک می کند، اما برخی سوء تفاهم ها آنها را تهدید می کند.
خلاصه داستان: وقتی الکس به خانه برمی گردد تا کریسمس را با مادرش بگذراند، متوجه می شود که دوست پسر سابقش و بهترین دوستش، که اکنون با هم قرار می گذارند، نیز در حال ملاقات هستند.
خلاصه داستان: یک دختر یتیم 18 ساله در حال مرگ می خواهد برای ردیابی مادر بیولوژیکی خود به اروپا سفر کند، بنابراین وقتی با مرد جوان مهربانی روبرو می شود که از گناه یک تصادف مرگبار به خود می پیچد، او را متقاعد می کند تا او را در سفر همراهی کند. .
خلاصه داستان: تسونئو یک دانشجوی دانشگاه است و خوزی یک دختر جوان است که به ندرت به تنهایی از خانه بیرون رفته است زیرا نمی تواند راه برود. زمانی که تسونئو مادربزرگ خوزی را میبیند که او را برای پیادهروی شبانه بیرون میبرد، آن دو با هم آشنا میشوند.
خلاصه داستان: نویسندهای جوان، مشتاق و آزاده برای اقامت در عمارت متروکهای وارد میشود، شایعه میشود که با ظهور زنی جوان که در اثر خیانت عاشقانه به او خودکشی کرد، او را تسخیر کرده است.
خلاصه داستان: K. Shiva Kumar، یک CI برای بررسی ناپدید شدن های اخیر منصوب می شود. تصادف او را مجروح می کند و پس از بهبودی، همسر و دخترش را مفقود می یابد. او که مصمم است دوباره به خانواده اش بپیوندد، سفری بی امان را آغاز می کند...
خلاصه داستان: پس از یک روز کاری دلسرد کننده در فروشگاه هدایای محلی خود، RENEE آرزوی کریسمس برای زندگی متفاوت می کند. او به عنوان مدیر عامل یکی از موفقترین شرکتهای تحویل کیت غذا در این کشور، در ارتفاعات نیویورک از خواب بیدار میشود...
خلاصه داستان: پسری جوان و پویا میل به پول درآوردن با دختری را ملاقات می کند که معتقد است پول عامل همه ناراحتی های زندگی است. زندگی مشترک آنها چگونه تغییر می کند؟