خلاصه داستان: پس از ناآرامیهای کشمیر در سال 2016، مامور محلی زونی هاکسار توسط راجشواری برای پایان دادن به تروریسم و اقتصاد درگیری با لغو ماده 370 بدون خونریزی انتخاب شد.
خلاصه داستان: دو مهاجر بدون مدرک کار ساده حفر چاله در بیابان را بر عهده می گیرند، اما زمانی که کارفرمایان آنها روانی هستند، زنده ماندن به پیچیده ترین شغل زندگی آنها تبدیل خواهد شد.
خلاصه داستان: یک راننده تاکسی را دنبال میکند که وقتی میپذیرد یک گانگستر زیمبابوهای را که بیشتر بهخاطر سوءاستفاده از مهاجران غیرقانونی در بنادر جنوبی ایالات متحده شناخته میشود، زیر و رو میشود، زندگیاش زیر و رو میشود.
خلاصه داستان: یک راننده یک پیشخدمت را از دست سابقش نجات می دهد. او به رانندگی ادامه می دهد اما در هنگام کولاک تصادف می کند. او اکنون مجروح شده و در یک دره به دام افتاده است، وحشی را می بیند که او را تعقیب می کند. با کاهش زمان او باید راهی برای زنده ماندن از سرما و طعمه پیدا کند...
خلاصه داستان: زنی به خانه دوران کودکی خود باز می گردد تا متوجه شود دوست خیالی ای که از خود به جا گذاشته بسیار واقعی است و از اینکه او را رها کرده است ناراضی است.
خلاصه داستان: خواکین مانچادو از بندر بارسلونا با مشت آهنین بر امپراتوری مواد مخدر خود حکومت میکند تا اینکه یک محموله جدید تجارت و خانواده را به مارپیچ میرساند.
خلاصه داستان: چهار قاتل مختلف بدون اینکه بدانند دیگران درگیر این کار هستند، میبینند که در حال مشاهده شغل هستند. جنایت، پول و خشونت در لندن در مرکز این داستان بابل مدرن قرار دارد.