خلاصه داستان: لیزا رویای زندگی بهتری برای خود و دخترش دارد. او در یک داروخانه ورشکسته شغلی پیدا می‌کند و جرات لیزا شرکت و او را وارد زندگی بزرگ می‌کند و او را در وسط یک توطئه جنایتکارانه قرار می‌دهد.
خلاصه داستان: در این ماجراجویی جدید که قبل از رویدادهای این ویژگی اتفاق می‌افتد، بدها چیزی را بیشتر از صبح کریسمس دوست ندارند، زیرا در حالی که همه در حال افتتاح هدایایی هستند، زمان مناسبی برای اجرای ساعت تعطیلات خود در سطح شهر است. ..
خلاصه داستان: در پی یک فروپاشی محیطی که بشریت را مجبور می‌کند 20 درصد جمعیت خود را از دست بدهد، یک شام خانوادگی زمانی که برنامه پدری برای ثبت نام در برنامه جدید اتانازی دولت به طرز وحشتناکی به هم می‌ریزد، به هرج و مرج تبدیل می‌شود.
خلاصه داستان: فرار زندانی شماره 299 از زندان کلاغاتی بدون هیچ سرنخی. با این حال، دو کارآگاه استخدام شده توسط اداره پلیس در مورد این پرونده تحقیق کردند و به چیزی غیرقابل باور رسیدند.
خلاصه داستان: یتیم‌ها با طرح‌های نابودی مغز هوشمند مبارزه می‌کنند. درگیری ماساتو با مجری رینا. تاکومی به عنوان فایز بعدی دوباره ظاهر می شود و به مغز هوشمند کمک می کند. نیات او جرقه تنش‌های اورفنوخ-انسانی تازه را به عنوان اصلی ترین درگیری ایجاد می کند.
خلاصه داستان: داستان وحشتناک Fr. سورینو مالاری، کشیش قرن نوزدهمی در دوران اشغال اسپانیا و هبوطش به جنون. این داستان زندگی ملاری را بازگو می کند که در آن او 57 نفر را برای کمک به مادر بیمارش به قتل رساند.
خلاصه داستان: لیلی که از رمان کالین هوور اقتباس شده است، دوران کودکی دردناکی را پشت سر می گذارد تا زندگی جدیدی را آغاز کند. ملاقات اتفاقی با یک جراح مغز و اعصاب باعث ایجاد ارتباط می شود اما لیلی شروع به دیدن جنبه هایی از او می کند که او را به یاد رابطه پدر و مادرش می اندازد...
خلاصه داستان: Blind Srikanth وارد MIT شد، Bollant Industries را تأسیس کرد. در حین مواجهه با چالش های کارآفرینی، با فداکاری های شخصی، اهدافی را برای افراد کم بینا دنبال می کند. موانعی را که نابینایان در تحصیل و مشاغل بر آن غلبه می کنند برجسته می کند.
