خلاصه داستان: پس از 20 سال، اودیسه سرانجام به ایتاکا بازمیگردد، جایی که میبیند همسرش توسط خواستگارانی که برای پادشاه شدن با هم رقابت میکنند زندانی شده و پسرش در معرض مرگ به دست آنهاست. اودیسه برای به دست آوردن خانواده و تمام چیزهایی که از دست داده است، باید خود را دوباره کشف کند...
خلاصه داستان: دو دانشآموز دبیرستانی تصمیم نمیگیرند که آخرین جشن بزرگ قبل از هزاره جدید را در شب سال نوی 1999 برپا کنند. وقتی ساعت نیمهشب را نشان میدهد، شب دیوانهتر از آن چیزی است که میتوانستند تصور کنند.
خلاصه داستان: بیلی با برادرش هانتر و پدرش باگ زندگی می کند که آنها را به تنهایی در یک چمباتمه در شمال کنت بزرگ می کند. باگ وقت زیادی برای اختصاص دادن به آنها ندارد. بیلی به دنبال توجه و ماجراجویی در جای دیگری است.
خلاصه داستان: مجموعهای از سرقتهای بانکی و سرقت خودرو، جوامع را در شمال غربی اقیانوس آرام ترساند. یک مامور افبیآی تنها معتقد است که این جنایات کار مجرمانی با انگیزه مالی نبوده، بلکه گروهی از افراد خطرناک خانگی بودهاند.
خلاصه داستان: مورت را تعقیب میکند که متوجه میشود کمتر از یک سال دیگر زنده است و پس از اینکه نامزدش او را ترک میکند، کیت را در یک سرویس دوستیابی که افراد را بر اساس تاریخ مرگشان مطابقت میدهد، ملاقات میکند، در حالی که یک دلال آشفته تحت تعقیب قرار میگیرد.
خلاصه داستان: بن میرس نویسنده به خانه دوران کودکی خود یعنی لوت اورشلیم باز می گردد تا الهام بخش کتاب بعدی خود باشد تا دریابد که زادگاهش توسط یک خون آشام تشنه به خون طعمه می شود.
خلاصه داستان: خانواده از پویایی آشفته دهه 1960 عبور می کند. مادر از شوهر الکلی جدا می شود. دختران با تغییرات دست و پنجه نرم می کنند. هدیه عتیقه پدر نیروی تاریکی را پنهان می کند که همه را به خطر می اندازد.
خلاصه داستان: زندگی یک زن ناامید پس از برخورد تصادفی با یک قاتل مرموز به سمت تاریکی می رود. عاشقانه طوفان آنها منجر به یک قتل هشیارانه علیه جنایتکاران می شود، اما همانطور که او عمیق تر می شود، شروع به زیر سوال بردن واقعیت می کند...