خلاصه داستان: پس از نجات شهرش از دست یک قاتل روانی، زندگی وینی کاروترز بسیار شگفت انگیز است. وقتی آرزو می کند که ای کاش هرگز به دنیا نمی آمد، خود را در یک جهان موازی کابوس می بیند که بدون او، همه چیز می تواند بسیار زیاد باشد...
خلاصه داستان: داستان سه دوست را دنبال می کند که با هم زندگی می کنند. وقتی متوجه می شوند که مسیر زندگی خود را دوست ندارند، برای یافتن گنج طلایی که شایعه شده است در کوه مجاور دفن شده است، به راه می افتند.
خلاصه داستان: یک کمدی زنانه در مورد زنی که احساس می کند او و دوستانش از هم جدا شده اند. این یک \"مواظب باشید برای فیلم چه آرزویی دارید\" است که در آن یک دروغ کوچک ساده شروع به از هم پاشیدن کل جامعه می کند.
خلاصه داستان: مگی مور در یک شهر بیابانی گرد و خاکی اتفاق می افتد که در آن هیچ اتفاقی نمی افتد، زیرا یک رئیس پلیس به طور ناگهانی با قتل پشت سر هم دو زن به همین نام روبرو می شود.
خلاصه داستان: هفت دوست سیاهپوست برای آخر هفته میروند و در کابینی با قاتلی که انتقامجویی دارد به دام میافتند. آیا هوش خیابانی و دانش آنها از فیلم های ترسناک به آنها کمک می کند تا زنده بمانند؟ احتمالا نه.
خلاصه داستان: جم استارلینگ 17 ساله با جایگاه خود در جامعه بنیادگرای مسیحی خود مبارزه می کند. اما همه چیز زمانی که کشیش جوان مغناطیسی اوون به کلیسای آنها باز می گردد تغییر می کند.
خلاصه داستان: زن جوانی را دنبال می کند که شغلی را در ملکی با گذشته ای دردناک می پذیرد. به محض ورود، او به زودی متوجه میشود که کابوسهای دوران کودکیاش به بدیهای خانه مرتبط است.