خلاصه داستان: جکی پاورز برای جلوگیری از تعقیب پسرش به یک زندگی جنایتکارانه دست از کار نمی کشد. با کارفرمای اوباش در تعقیب، یک برخورد تصادفی در یک غذاخوری کنار جاده مسیر جدیدی را ترسیم می کند.
خلاصه داستان: کارل نارگل، نقاش شماره 1 تلویزیون عمومی ورمونت، متقاعد شده است که همه چیز را دارد: یک امضای رسمی، ون سفارشی، و طرفدارانی که در هر ضربه او آویزان هستند - تا زمانی که یک هنرمند جوانتر و بهتر همه چیز (و هر کس) را که کارل دوست دارد بدزدد.
خلاصه داستان: جان که هنگام تولد در کوه های یونان در یک شب طوفانی رها می شود، بدون اینکه پدر یا مادرش را بشناسد، به خانه برده می شود و به فرزندی پذیرفته می شود. او در جوانی با آیرو، سرپرست زندان ملاقات می کند که پس از یک تراژ مرگبار در آن زندانی می شود...
خلاصه داستان: کیچو، یک مرد بیکار رویای کسب درآمد آسان را دارد. به او پیشنهاد می شود که با مرد عجیبی به نام دیوید دوست شود که حافظه اش را از دست داده است. آیا کیچو این کار را می پذیرد؟ آنچه بعداً رها میکند، اصل داستان را تشکیل میدهد.
خلاصه داستان: گروهی از کودکان را دنبال کنید که در طول جنگ جهانی دوم به یک روستای یورکشایر تخلیه می شوند، جایی که با یک سرباز جوان روبرو می شوند که مانند آنها دور از خانه است.