خلاصه داستان: دو پسر نوجوان با پیشینه های بسیار متفاوت لندنی با هم عازم سفری جاده ای به شمال می شوند. هنگامی که آنها شروع به باز کردن در مورد گذشته خود می کنند، پسرها می آموزند که خیلی بیشتر از آنچه در ابتدا فکر می کردند مشترک هستند.
خلاصه داستان: یک کنترل کننده جنگی تازه کار نیروی هوایی و یک خلبان هواپیمای بدون سرنشین باتجربه از تیم دلتا فورس پشتیبانی می کنند که آنها سعی می کنند یک ماموریت اشتباه انجام شده را به یک عملیات نجات منتقل کنند.
خلاصه داستان: ادموند دانتس، ملوانی که به دروغ متهم به خیانت شده است، در قصر d\'If در مارسی زندانی می شود. او پس از فرار و گرفتن هویت کنت مونت کریستو، قصد انتقام از کسانی را دارد که به اشتباه او را متهم کرده اند.
خلاصه داستان: یک شهر ساحلی کوچک فنلاندی در حال آماده شدن برای جشن گرفتن شب نیمه تابستان است. دشمن ناشناس از راه می رسد و تمام منطقه را به گروگان می گیرد.
خلاصه داستان: میسا، در حال مبارزه با سندرم پیش از قاعدگی و ننگ، دوباره در Kurita Optics شروع به کار کرد. در میان کار و شیرینی، او تاکاتوشی را ملاقات می کند. با وجود رفتار آرام و مبارزه با حملات پانیک، پیوند عمیقی شکل می گیرد.
خلاصه داستان: روی نگرانی گرومیت تمرکز کنید که والاس بیش از حد به اختراعاتش وابسته شده است، که وقتی والاس یک "کوتوله باهوش" را اختراع کرد که به نظر می رسد ذهن خود را توسعه می دهد، توجیه می شود.