خلاصه داستان: ویلی ونکا جوان و فقیر با رویاهای باز کردن مغازه ای در شهری که به شکلات هایش معروف است، متوجه می شود که این صنعت توسط کارتلی از شکلات سازان حریص اداره می شود.
خلاصه داستان: به دستور یک رئیس جنایتکار بی رحم، یک راننده فراری باید با وجدان خود مبارزه کند و یکی از خدمه ناآگاه را به سمت اعدام در کمین ببرد. رانندگی طولانی در پیش است.
خلاصه داستان: پرواز یک تیم راگبی بر روی یخچالی در رشته کوه آند سقوط می کند. معدود مسافرانی که از تصادف جان سالم به در می برند، خود را در یکی از سخت ترین محیط های جهان برای زنده ماندن می یابند.
خلاصه داستان: یک دختر نوجوان و خواهر کوچکترش که هنوز از مرگ غم انگیز مادرشان به خود می پیچند، خود را گرفتار حضور سادیستی در خانه خود می بینند و تلاش می کنند تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، توجه پدر سوگوارشان را جلب کنند.
خلاصه داستان: قهرمان داستان و دوستانش کیسه ای پر از پول و جواهرات را در یک خانه ییلاقی خالی از سکنه پنهان می کنند تا پلیس را رها کنند. هنگامی که او برای پس گرفتن کیف می رود، یک روح او را وادار می کند تا یک بازی بقا را انجام دهد تا با کیف آن را ترک کند.