خلاصه داستان: یک مهاجر فیلیپینی بدون مدرک برای یک پیرمرد ترمینال شغلی به عنوان پرستار پیدا می کند و زندگی بهتری را برای او و دخترش تضمین می کند. اما یک کشف تاریک تهدید می کند که هر چیزی را که او برای آن تلاش کرده و برایش عزیز است نابود خواهد کرد.
خلاصه داستان: فران که دوست دارد به مردن فکر کند، پسر جدید را در محل کار می خنداند، که منجر به قرار ملاقات و موارد دیگر می شود. اکنون تنها چیزی که سر راه آنها قرار دارد خود فران است.
خلاصه داستان: برادر و خواهری که از هم جدا شدهاند در مراسم تشییع جنازه پدرشان دوباره به هم میرسند و تصمیم میگیرند تا رویای کودکی خود را برای رانندگی در سراسر مکزیک با موتورهای قدیمیشان برآورده کنند.
خلاصه داستان: با حمله ناگهانی ژاپنی ها، سرلشکر بریتانیایی مالتبی و افسران ارشدش با تصمیم مبارزه تا سرحد مرگ یا ارائه تسلیم تحقیرآمیز مستعمره بریتانیا هنگ کنگ دست و پنجه نرم می کنند.