خلاصه داستان: زندگی حاکم مسلمان صلاح الدین و او اورشلیم را فتح کرد. علاوه بر این، بر نبردهای او علیه صلیبیون و هدف او برای متحد کردن سرزمین های مسلمان سوریه، شمال بین النهرین، فلسطین و مصر تحت رهبری او تمرکز دارد.
خلاصه داستان: یک پدر و پسر تازه پیوست شده پس از فاجعه ، با آغاز های جدید روبرو می شوند ، اما آیا آنها می توانند خلاء باقی مانده توسط یک همسر و مادر محبوب را پر کنند؟
خلاصه داستان: وقایع پرتنش به عنوان بیوه جوان Fikriye آشکار می شود ، به زور با Nasit Nefi Efendi در روزهای پایانی امپراتوری عثمانی تلاش می کند تا رمز و راز را در پشت شایعات جادوگر پیرامون عمارت که در آن زندگی می کند ، پرده برداری کند.
خلاصه داستان: یک راننده اوبر که از خانواده جدا می شود، پس از یک تصادف درگیر جنایتی می شود و زندگی او را برای همیشه تغییر می دهد زیرا توسط افراد شرور مورد استثمار قرار می گیرد.
خلاصه داستان: یک دختر جوان سابقه ای قابل توجه با شیطانی دارد که از کودکی او را شکار کرده است. این شیطان متقاعد شده است که این دختر باید زیر بال او باشد و هیچ کس به او نزدیک نمی شود حتی پدر و مادرش از جمله هر عشقی کشته شده اند ...
خلاصه داستان: فریت رویای زندگی متفاوتی را در سر می پروراند و خود را غرق در جنایت، خشونت، جاه طلبی و انتقام می بیند. او با پشت سر گذاشتن ساده لوحی کودکانه، در مسیر "کسی شدن" چیزهای زیادی قربانی می کند.
خلاصه داستان: کمال و خانواده پس از برخورد با مافیای بچهبازی و مخفی کردن بیماری دختر رویا، به عمارت عمو نقل مکان میکنند. آلزایمر مادر لال باعث بروز حوادث ماوراء الطبیعه می شود. مرال نفوذ می کند، مراسمی را در ماه سیاه 2018 برنامه ریزی می کند.
خلاصه داستان: اگرچه هایری Hayrimator را به عنوان یک شگفتی مهندسی طراحی کرد، اما نتوانست منابع انرژی برای راه اندازی آن را به دست آورد. حایری با حمایت ذوبی موفق می شود هایریماتور را فعال کند. با این حال، شروران به دنبال این اختراع هستند.