خلاصه داستان: هیزل را دنبال می کند که برای گذراندن تعطیلات به شهر خود می رود، جایی که یک رابطه عاشقانه با یک پیمانکار محلی شروع می شود که به پدرش در نانوایی خانواده کمک می کند، اما برخی سوء تفاهم ها آنها را تهدید می کند.
خلاصه داستان: وقتی الکس به خانه برمی گردد تا کریسمس را با مادرش بگذراند، متوجه می شود که دوست پسر سابقش و بهترین دوستش، که اکنون با هم قرار می گذارند، نیز در حال ملاقات هستند.
خلاصه داستان: یک دختر یتیم 18 ساله در حال مرگ می خواهد برای ردیابی مادر بیولوژیکی خود به اروپا سفر کند، بنابراین وقتی با مرد جوان مهربانی روبرو می شود که از گناه یک تصادف مرگبار به خود می پیچد، او را متقاعد می کند تا او را در سفر همراهی کند. .
خلاصه داستان: دستکار بداخلاق لاکو همه چیز را به دست گروهی از اوباش از دست میدهد. اکنون ویلچر بسته است و زندگی اش در حال چرخش است، این دوست جدیدش گابو، یک روم محلی است که به لاکو کمک می کند تا همه چیز را با چشم اندازی جدید ببیند. انتقام شیرین است.
خلاصه داستان: در یک مزرعه منزوی در یک شهر روستایی غیرقابل توصیف، مردی به آرامی در حال مرگ است. خانواده او گرد هم می آیند تا عزاداری کنند و به زودی تاریکی فرا می رسد که با کابوس های بیدار و احساس فزاینده ای مبنی بر اینکه چیزی شیطانی بر خانواده تسخیر شده است مشخص می شود.
خلاصه داستان: اوسو می خواهد رودخانه دلتا را از ماهیگیری بیش از حد به دست فلوریان ها نجات دهد. فلوریان ها الیا را با خود دارند که در آن سرزمین ها به دنیا آمده است. این دو مرد با هم روبرو خواهند شد.