خلاصه داستان: وقتی یک کارگر ساختمانی به طور غیرمنتظره ای به نمایش رومئو و ژولیت در یک تئاتر محلی می پیوندد، درام روی صحنه شروع به بازتاب زندگی او می کند.
خلاصه داستان: انسان شغل خود را از دست می دهد، با ویرانی مالی مواجه می شود. او ناامید شده وارد تجارت غیرقانونی اسلحه می شود و در نهایت با عمیق شدن مشارکت او به بدنام ترین ارباب اسلحه جنوب هند تبدیل می شود.
خلاصه داستان: در فیلم ما دیگه بزرگ شدیم در مورد دو دوست صمیمی به نامهای مالیک و اریک است که در سال 1992 میلادی در شیکاگو، همراه با هم شادیها و سختیهای بزرگ شدن در یک مجتمع مسکونی عمومی را تجربه میکنند و…
خلاصه داستان: یک سوپرمارکت در حومه مسکو قلب تاریکی "کارمندان" ازبکی است که شبانه روز در آنجا کار می کنند و مورد تهدید، آزار و اذیت و زندان قرار می گیرند. مخبت فرار می کند و دور باطل برده داری مدرن را آشکار می کند.
خلاصه داستان: دختری هنگام راه رفتن ناپدید می شود و خانواده اش را ویران می کند. با گذشت ماه ها بدون سرنخ، شایعات در مورد اقدامات مادرش در فضای مجازی تشدید می شود و ازدواج او را تحت فشار قرار می دهد.
خلاصه داستان: روزها قبل از سفر حج به مکه، غاده با یک وضعیت اضطراری مواجه می شود و به مبلغ زیادی پول نیاز دارد. او باید به گذشته ای آلوده برگردد و آن را از مصرف کردنش باز دارد.
خلاصه داستان: در یک ایستگاه اتوبوس شلوغ، دو مرد از اقشار متضاد اجتماعی از مسیرهای خود عبور می کنند. یکی غرق ثروت است، دیگری با چالش های زندگی دست و پنجه نرم می کند. آنها با هم سفری مملو از طنز و ماجراهای غیرمنتظره را آغاز می کنند.
خلاصه داستان: در طی سفری به سیسیل در سال 1920، لوئیجی پیراندلو با اونوفریو پرینسیپاتو و سباستیانو ولا ملاقات میکند، دو بازیگر که در حال تمرین نمایشی جدید با بازیگران دراماتیک آماتور خود هستند. این دیدار شگفتی های بزرگی را به همراه دارد.