خلاصه داستان: در کوه مادیوپورو به دام افتاد زیرا آنها اسطوره ای را نقض کردند ، باگاس ، لنی ، دیکی ، جونا و اندرو به یکدیگر مشکوک شدند که یکی از آنها یک شبح بود.
خلاصه داستان: کدنام 13، یک قاتل 17 ساله، به دلیل یک ماموریت شلخته در ژاپن به حالت تعلیق درآمد. او با مونجی 11 ساله که مادرش را از دست می دهد ملاقات می کند و برای نجات او به راه می افتد.
خلاصه داستان: این روستا هنوز اسرار بسیاری را در خود جای داده است. تکه به تکه از رمز و راز آشکار می شود، از جمله وحشت ترسناک ترین موجود، یعنی Badarawuhi.
خلاصه داستان: یک جفت دوقلو به دهکده ای دورافتاده می آیند تا علت مرگ عجیب پدرشان را دریابند، اما در نهایت در دهکده ای خطرناک و پر از وحشت گرفتار می شوند.
خلاصه داستان: زوج رارا و سوتان که بعد از ماه عسل آماده شروع یک زندگی جدید هستند. رارا یک مزرعه چای بزرگ در جاوه مرکزی متعلق به ویلیام ساندر، پدرش، مرد هلندی که واقعاً اندونزی را دوست داشت، به ارث برد.
