خلاصه داستان: سمیه، کوچکترین دختر یک خانواده فقیر، در حال ازدواج است و ترس بر تک تک اعضای خانواده در مورد چگونگی غلبه بر مشکلات پس از رفتن او غالب شده است.
خلاصه داستان: خلیل معروف به خلیل کاتیوشا که یک مرد مذهبی و از اعضای بسیج است مجبور می شود چند روزی را با ارشیا پسر پولدار لوس بگذراند. زمینه ها و ایده آل های متفاوت باعث می شود این دو برای یکدیگر دردسر درست کنند.
خلاصه داستان: جاوید مسئولیت مت آمفتامین موجود در ماشینش را بر عهده می گیرد تا همسرش را از رفتن به زندان نجات دهد. پس از آزادی، افراد زیادی برای استفاده از او به نفع خود جلو می آیند.
خلاصه داستان: مردی توسط یک زن تبهکار کشته میشود و دو غریبه را به جرم قتل بازداشت میکنند. یکی صحنه قتل را ندیده چون نابیناست، آن یکی هم فقط صحنه را دیده چون ناشنواست! آنها یک صبح تا غروب فرصت دارند که از این مهلکه جان سالم به در ببرند…
خلاصه داستان: دو آس و پاس به نام های کریم و فرشاد، خیلی اتفاقی سرنخی برای یافتن گنج تزار روسیه به دستشان می رسد. بعد از کشمکش های فراوان مجبور میشوند برای یافتن گنج با همدیگر همکاری نمایند…
خلاصه داستان: فیلم دربارهٔ دختر جوانی به نام ماری است که پس از چند ماه از زندان آزاد میشود و در صدد یافتن نامزد خود بر میآید. او برای یافتن نامزدش و خروج از بحرانی که در زندگی گرفتار آن شده دست به دامان یاشار دوست سهیل میشود؛ اما طولی نمیکشد که در مییابد که سهیل در شرف ازدواج با دختر دیگری است …
خلاصه داستان: داستان این فیلم درباره یک مجرم فراری است که به مدت 24 ساعت از زندان مرخصی گرفته و در این مدت میکوشد به زعم خود، اسباب سوء استفاده از گروهی از مردم را فراهم آورد.
خلاصه داستان: یک راننده تاکسی زن جوانی را در بیمارستان کوچک ایران می برد. تا زمانی که به آنجا میرسد، متوجه میشود که باید تصمیمهای مهمی بگیرد که ممکن است زندگی او را تغییر دهد.