خلاصه داستان: میدی 13 ساله با تماشای از دست دادن پدرش در مسابقات قهرمانی اسنوکر باشگاهی در سال 1994، سفری غیرممکن را طی می کند تا نام پدرش را در هیئت برنده بیاورد.
خلاصه داستان: پس از اینکه به طور تصادفی شاهد یک جنایت خشونتآمیز است، یک دختر جوان دچار شوک میشود و تلاش میکند تا چیزی را که میدید بفهمد، در نهایت در دنیای غیرقابل تخمینی تخیل خود تجدید مییابد.
خلاصه داستان: یک متخصص رباتیک نرم و لطیف پس از اینکه یک رابطه پرشور ناگهانی تغییر می کند، به یک توطئه جنایتکارانه می پیوندد، اما هیچ چیز حتی مرگ آن چیزی نیست که به نظر می رسد.
خلاصه داستان: 1974: یک پرستار جوان مجبور می شود در شیفت شب در بیمارستانی در حال فروپاشی کار کند، زیرا معدنچیان اعتصابی برق را در سراسر بریتانیا قطع می کنند.