خلاصه داستان: داستان خارقالعاده و دلهرهآور رابرت فریگارد که در نقش یک مامور MI5 ظاهر شد و مردم را فریب داد تا مخفی شوند و زنی که به دنبال او افتاد و سپس او را پایین آورد.
خلاصه داستان: در حالی که در تعطیلات در روستایی ویسکانسین هستند، پنج دوست پس از تصادف وسیله نقلیه آنها در یک طوفان برفی، به یک ساختمان خلوت پناه می برند.
خلاصه داستان: یک روزنامهنگار کهنهکار D.C، رشته روایت خود را از دست میدهد، زمانی که یک مأموریت گناهآمیز برای پدرش، او را در همان داستانی که میخواهد آن را بشکند، از خط داستانی به موضوعی ناخواسته سوق میدهد.