خلاصه داستان: جی دیوین که به خاطر جنایتی که مرتکب نشده در سینگ سینگ زندانی شده است، با بازی در یک گروه تئاتر در کنار دیگر مردان زندانی در این داستان انعطاف پذیری، انسانیت و قدرت دگرگون کننده هنر هدف پیدا می کند.
خلاصه داستان: زنی برای محافظت از خود و پسرش در برابر شوهر وسواسی سابقش پس از اینکه او را زنده به گور میکند میجنگد، اما او موفق به فرار میشود که منجر به مبارزه نهایی برای اطمینان از امنیت پسرش میشود.
خلاصه داستان: یک شمشیرباز رقابتی موافقت می کند که یک دستگاه آزمایشی را آزمایش کند که به او اجازه می دهد در رویاهای روشن تمرین کند که در آن با غریبه ای مرموز آشنا می شود که ازدواج، روحیه او و مسیر او را به سمت طلای المپیک خراب می کند.
خلاصه داستان: خانواده ای دعوت می شوند تا یک آخر هفته کامل را در خانه ای تنها در حومه شهر بگذرانند، اما همانطور که آخر هفته پیش می رود، متوجه می شوند که جنبه تاریکی در خانواده ای نهفته است که آنها را دعوت کرده است.
خلاصه داستان: وقتی یک کارگر ساختمانی به طور غیرمنتظره ای به نمایش رومئو و ژولیت در یک تئاتر محلی می پیوندد، درام روی صحنه شروع به بازتاب زندگی او می کند.
خلاصه داستان: انسان شغل خود را از دست می دهد، با ویرانی مالی مواجه می شود. او ناامید شده وارد تجارت غیرقانونی اسلحه می شود و در نهایت با عمیق شدن مشارکت او به بدنام ترین ارباب اسلحه جنوب هند تبدیل می شود.
خلاصه داستان: در فیلم ما دیگه بزرگ شدیم در مورد دو دوست صمیمی به نامهای مالیک و اریک است که در سال 1992 میلادی در شیکاگو، همراه با هم شادیها و سختیهای بزرگ شدن در یک مجتمع مسکونی عمومی را تجربه میکنند و…
خلاصه داستان: یک سوپرمارکت در حومه مسکو قلب تاریکی "کارمندان" ازبکی است که شبانه روز در آنجا کار می کنند و مورد تهدید، آزار و اذیت و زندان قرار می گیرند. مخبت فرار می کند و دور باطل برده داری مدرن را آشکار می کند.
خلاصه داستان: دختری هنگام راه رفتن ناپدید می شود و خانواده اش را ویران می کند. با گذشت ماه ها بدون سرنخ، شایعات در مورد اقدامات مادرش در فضای مجازی تشدید می شود و ازدواج او را تحت فشار قرار می دهد.