خلاصه داستان: پس از یک تصادف رانندگی تقریباً مرگبار، یک دانش آموز دبیرستانی محبوب حافظه خود را از دست می دهد و فرصتی دوباره برای زندگی معنادارتر پیدا می کند.
خلاصه داستان: یک معلم تاریخ بداخلاق در یک مدرسه مقدماتی دورافتاده مجبور می شود در تعطیلات با دانش آموز مشکلی که جایی برای رفتن ندارد در محوطه دانشگاه بماند.
خلاصه داستان: هیون، یک دانش آموز دبیرستانی تنهاست که تمام خانواده اش را در یک تصادف وحشتناک از دست داده است، مجبور می شود خانه خود را ترک کند و باید با واقعیت جدیدی روبرو شود که در آن هیولاها سعی دارند تمام بشریت را از بین ببرند. حالا او باید با همه بدی ها مبارزه کند...
خلاصه داستان: وقتی مارگوت، دانشجوی سال دوم کالج با رابرت مسنتر قرار ملاقات میگذارد، متوجه میشود که رابرت آیآر.ال با رابرتی که او در مورد پیامهای متنی با او معاشقه میکرده، مطابقت ندارد. کاوش تیغ تیز در مورد وحشت دوستیابی.
خلاصه داستان: در سال 2018 یک رشته تراژدی در شمال شرقی نوادا رخ داد. یک زن مرده پیدا شد و دیگری در امتداد همان بزرگراه دورافتاده ناپدید شد. آیا این رویدادها می تواند به ناپدید شدن گری هی در سال 2017 مرتبط باشد...
خلاصه داستان: گروهی از مزدوران برای سرنگونی یک دژ نئونازیها که در اعماق قلب تگزاس قرار دارد استخدام میشوند تا متوجه شوند که از کدهای هستهای محافظت میکنند که میتواند جنگ جهانی سوم را شعلهور کند.
خلاصه داستان: در دهه 1970، یک دزد افسانه ای واقعی از استوارتپورام، آندرا پرادش، ببر ناگزوارا رائو نامید که به خاطر روش های مبتکرانه اش برای فرار از پلیس و زندان مورد توجه قرار گرفت.