خلاصه داستان: پس از مرگ همسرش، مردی شکسته به ورطه لرزههای شبانه و افسردگی میرود و خود را در خانه یک آدمخوار دیوانه میبیند که او را متقاعد میکند تا به وحشتناکترین شکلی که میتوان تصور کرد، جان خود را بگیرد.
خلاصه داستان: مردی که از گذشته رنجزدهاش فرار میکند، در وسط جنگل مشغول به کار میشود، اما زمانی که بهزودی معلوم میشود هیچ چیز در اطرافش آنطور که به نظر میرسد، زندگی آرامش از هم پاشیده میشود.
خلاصه داستان: پس از اینکه متوجه میشود ممکن است به زودی بمیرد، یک مرد جوان ترسو به همراه دوستان دوران کودکیاش که از هم جدا شدهاند و خشمگین هستند، در جستجوی پایان یافتن دلیل ترک زندگیاش هستند.
خلاصه داستان: وقتی داون تصمیم میگیرد برای یک جشنواره موسیقی بزرگ به جاده برود، غریبهای را برمیدارد و همانطور که هر دو سوار میشوند، به زودی متوجه میشوند که تحت تعقیب قرار میگیرند و برای جان خود میدوند، زیرا یک دیوانه دیوانه در یک برانکو آنها را وحشت زده میکند.
خلاصه داستان: جی وو را دنبال می کند، یک رانده شده در یک دبیرستان خصوصی معتبر که با هاک سونگ، نگهبان مدرسه آشنا می شود و از او می خواهد که ریاضیات را به او یاد دهد و با هم دوست شوند، اما دوستی آنها پس از یک حادثه در مدرسه به خطر می افتد.
خلاصه داستان: هنگامی که افراد مهم آنها هر کدام از آنها جدا می شوند، الکسا به طور تصادفی یک متن "قلب شکسته" برای جیسون می فرستد و فکر می کند که به دوستش پیامک می دهد.