خلاصه داستان: شاگرد جوان گونار سونستبی از Rjukan تصمیم می گیرد در روز تهاجم در برابر آلمان نازی مقاومت کند تا بعداً رهبر "باند اسلو" شود و اقدامات جسورانه بیشماری خرابکاری انجام دهد و او را به بزرگترین جنگ نروژ تبدیل کند. .
خلاصه داستان: Impaled Rektum، یک گروه، در زندان است، اما باید فرار کند، زمانی که پدر گیتاریست بیمار می شود و خانه/کسب و کار خانواده آنها با تخریب مواجه می شود. آنها پیشنهاد بازی در یک فستیوال بزرگ را دریافت می کنند اما به دلیل زندانی بودن و غیرقابل پیش بینی بودن رد می شوند.
خلاصه داستان: یک خانواده نروژی در حال گذراندن تعطیلات در لا پالما، زمانی که یک محقق علائم فوران آتشفشانی قریب الوقوع را کشف می کند که می تواند باعث ایجاد یک سونامی عظیم شود، با هرج و مرج روبرو می شود.
خلاصه داستان: پسر جوانی به نام کریستین که تولدش در شب کریسمس با مرگ خواهرش غمگین میشود، خانوادهاش را به سوگ میفرستد و تا زمانی که هدویگ عاشق کریسمس را ملاقات میکند، دوباره به کریسمس ایمان میآورد.
خلاصه داستان: متس استین، یک گیمر نروژی، در سن 25 سالگی بر اثر یک بیماری دژنراتیو عضلانی درگذشت. والدین او از آنچه که فکر می کردند یک زندگی تنها و منزوی بود، عزاداری کردند، زمانی که شروع به دریافت پیام از دوستان آنلاین در اطراف ...
خلاصه داستان: سه دزد کاسپر، جسپر و جاناتان با شیر همیشه گرسنهشان در شهر کوچک شهر کاردموم، خانه یک افسر پلیس منصف اما مهربان و خاله سوفی سختگیر زندگی میکنند.
خلاصه داستان: آرامش کریسمس بر شهر کوچک فرو میرود، اما در بازار کریسمس، فعالیتهای هولناکی وجود دارد. ماریان یک خرس عروسکی را در بالای قفسه کشف می کند. آیا او زنده است؟ ماریان باید عروسکی را به هر نحوی دریافت کند. اما تدی می خواهد به یک ثروتمند برسد ...
خلاصه داستان: برای فوق العاده شدن لازم نیست ابرقهرمان باشید. هدویگ لباس ابرقهرمانی بابا را کوچک کرده است، بنابراین اکنون دیگر نمی تواند ابر شیر باشد. هدویگ گیمر دست و پا چلفتی است، اما وقتی پدر پسر عموی آدریان را به عنوان قهرمان بعدی انتخاب می کند، هدویگ باید...
خلاصه داستان: در یک روز گرم تابستانی در اسلو، مردگان به طرز مرموزی از خواب بیدار می شوند و سه خانواده در هرج و مرج و هرج و مرج قرار می گیرند، زمانی که عزیزان متوفی آنها نزد آنها باز می گردند. آنها چه کسانی هستند و چه می خواهند؟