خلاصه داستان: جی وو را دنبال می کند، یک رانده شده در یک دبیرستان خصوصی معتبر که با هاک سونگ، نگهبان مدرسه آشنا می شود و از او می خواهد که ریاضیات را به او یاد دهد و با هم دوست شوند، اما دوستی آنها پس از یک حادثه در مدرسه به خطر می افتد.
خلاصه داستان: سرمایهدار فناوری، کلی امانی، در جستجوی معنا و آرامش، با خواهر و برادرهای جدا شده و فرزندانشان به مکانی خارج از شبکه عقب نشینی میکند، اما در ملک جدیدش گرفتار قتلهای وحشتناکی میشود.
خلاصه داستان: هنگامی که افراد مهم آنها هر کدام از آنها جدا می شوند، الکسا به طور تصادفی یک متن "قلب شکسته" برای جیسون می فرستد و فکر می کند که به دوستش پیامک می دهد.
خلاصه داستان: هلن و دخترش لورن را دنبال میکند که به یک کلبهای دورافتاده در شمال سرد میروند و با یک خودرو سواری آشنا میشوند که در واقع دزدی است که سعی میکند از یک قاتل خونسرد فرار کند، و حالا هلن و لورن در دست قاتل هستند.