خلاصه داستان: پس از اینکه متوجه میشود ممکن است به زودی بمیرد، یک مرد جوان ترسو به همراه دوستان دوران کودکیاش که از هم جدا شدهاند و خشمگین هستند، در جستجوی پایان یافتن دلیل ترک زندگیاش هستند.
خلاصه داستان: وقتی داون تصمیم میگیرد برای یک جشنواره موسیقی بزرگ به جاده برود، غریبهای را برمیدارد و همانطور که هر دو سوار میشوند، به زودی متوجه میشوند که تحت تعقیب قرار میگیرند و برای جان خود میدوند، زیرا یک دیوانه دیوانه در یک برانکو آنها را وحشت زده میکند.
خلاصه داستان: یک آشپز متامفتامین، رئیس پلیس سابق یک شهر کوچک را شکار می کند تا قبل از اینکه بتواند شاهدی را علیه خانواده اش شهادت دهد، او را ساکت کند، اما در نهایت با بیش از آنچه که برایش چانه زده بود، روبرو می شود.
خلاصه داستان: وقتی پدری مجرد برای دختری نوجوان متوجه میشود که او یک تومور مغزی کشنده دارد، او را به یک سفر جادهای میبرد تا مادری را که سالها قبل او را رها کرده است پیدا کند و سعی کند همه چیزهایی را که ممکن است به او نیاز داشته باشد به او بیاموزد.
خلاصه داستان: جی وو را دنبال می کند، یک رانده شده در یک دبیرستان خصوصی معتبر که با هاک سونگ، نگهبان مدرسه آشنا می شود و از او می خواهد که ریاضیات را به او یاد دهد و با هم دوست شوند، اما دوستی آنها پس از یک حادثه در مدرسه به خطر می افتد.
خلاصه داستان: سرمایهدار فناوری، کلی امانی، در جستجوی معنا و آرامش، با خواهر و برادرهای جدا شده و فرزندانشان به مکانی خارج از شبکه عقب نشینی میکند، اما در ملک جدیدش گرفتار قتلهای وحشتناکی میشود.
خلاصه داستان: هنگامی که افراد مهم آنها هر کدام از آنها جدا می شوند، الکسا به طور تصادفی یک متن "قلب شکسته" برای جیسون می فرستد و فکر می کند که به دوستش پیامک می دهد.