خلاصه داستان: یک بیوه جوان بریتانیایی به یک همکار قدیمی دانشکده پزشکی پناه می دهد، مردی که به نوعی خود را نامرئی کرده است. همانطور که انزوای او بیشتر می شود و سلامت عقلش درگیر می شود، او نقشه می کشد تا حکومتی از قتل و وحشت بی رویه را در سراسر شهر ایجاد کند ...
خلاصه داستان: به اندازه کافی بد است که دانش آموزان مدرسه شبانه روزی سامانتا و کلارا نمی توانند برای تعطیلات به خانه بروند، اما وقتی یک باند قاتل به درب خانه آنها می رسد - درست در زمان کریسمس - همه چیز تغییر می کند.
خلاصه داستان: سادیک، یک وکیل سابق را دنبال می کند که به عنوان یک بازپرس خصوصی کار می کند. او پرونده پیچیده ای را در پیش می گیرد و زندگی ساده اش شروع به گشودن می کند.
خلاصه داستان: لام، یک سرسپردۀ بدنام، آرام در یک محله فقیرنشین زندگی می کند. هنگامی که دختر ناتنی او گم می شود، او برای کمک به بقایای شبکه جنایی گذشته خود باز می گردد و با نسل جدیدی از دشمنان مرگبار روبرو می شود.