خلاصه داستان: یک پسر جوان و خانواده اش به یک خانه خالی از سکنه نقل مکان می کنند، جایی که او با سه توله ارواح شایان ستایش آشنا می شود و سعی می کند به آنها کمک کند تا دوباره به سگ های واقعی تبدیل شوند.
خلاصه داستان: فینی، یک کورگی جوان مبتکر، ممکن است کوچکترین توله خدمه باشد، اما او ثابت می کند که برای داشتن رویاهای بزرگ یا ایده های بزرگ نیازی به پنجه های بزرگ ندارید.
خلاصه داستان: هونگ چون گی نقاش زن با استعداد نقاشی جادویی است. او به عنوان اولین نقاش زن انتخاب شده است. یک روز او هارام را ملاقات می کند که نفرین او ارتباط جادویی با استعداد او دارد.
خلاصه داستان: داستانی که چالش ها، روحیه و اشتیاق جوانان را در زمانی که دو دانشجو در دانشگاه پلیس ملی کره در حال تحصیل برای پلیس شدن هستند، به تصویر می کشد.
خلاصه داستان: لیفورن و چی، دو افسر پلیس ناواهو در جنوب غربی دهه 1970 را دنبال میکند که مجبور میشوند وقتی به دنبال سرنخهایی در یک پرونده قتل مضاعف میگردند، باورهای معنوی خود را به چالش بکشند.
خلاصه داستان: یک پدر بیوه پس از یک سال به آستین باز میگردد و تلاش میکند تا با فرزندانش ارتباط برقرار کند، درگیریها را با خانوادهاش حل کند و با شریک جدیدش نقاط مشترکی پیدا کند، در حالی که به مرگ همسرش مشکوک میشود.