خلاصه داستان: الفکینزهای افسانهای (Heinzelmännchen) کلن کوتولههایی بودند که شبها مخفیانه به صنعتگران کمک میکردند تا اینکه 200 سال پیش توسط همسر بدخواه یک خیاط بیرون راندند.
خلاصه داستان: یک حمله اسرارآمیز به خانه باعث ایجاد لرزش در هسته یک خانواده طبقه متوسط جهان وطنی می شود و شکنندگی حقیقت و قدرت دیدگاه فردی را آشکار می کند.
خلاصه داستان: در دهکده ای دورافتاده در کاستاریکا، کلارا، یک زن 40 ساله گوشه گیر، بیداری جنسی و عرفانی را تجربه می کند که سفری را برای رهایی خود از کنوانسیون های مذهبی و اجتماعی سرکوبگرانه ای که بر آن حاکم شده است آغاز می کند...
خلاصه داستان: یک برادر و خواهری که برای تعطیلات بهاری از طریق حومه ای دورافتاده به خانه می روند، با موجودی گوشتخوار روبرو می شوند که در میان ولگردی و ولگردی غذا خوردن آیینی خود است.